مسافر گفت:
چهل سال است
دنبال کسی هستم
که باران
شرح حال چشمهای اوست.
مسافر گفت:
چترم را
به خاک خسته بخشیدم
بیا در جان من معنای باران باش.
مسافر گفت:
رسیدن چیست؟
سرآغازی برای جستجو کردن.
مسافر گفت:
نشانیهای باران را اگر داری
به باران نامهای بنویس.
مسافر گفت:
به آبیهای باران
میسپارم دستهایت را...
از سیدعلی میر افضلی ...